تا حالا مامانی رو دیدی که غذاشو به بچش نده؟؟؟
چند دقیقه پیش برای عصرانه به آواخانم به قول خودش بستنی مسقطی میدادم .وقتی که همه رو خورد وتموم کرد برای خودم یه ساندویچ درست کردم که بخورم .وروجک کوچولو هم دلش خواست منم چون عجله داشتم که برم کارامو انجام بدم مدام بهش میگفتم زود تر بخور تا من همشو نخوردم،بعداز چند بار که تکرار کردم یه دفه با بغض گفت تا حالا مامانی رو دیدی که غذاشو به بچش نده ؟اون موقع قیافه من این شکلی شد .بعدشم رفت تو اتاقش وگریه کرد.منم مات موندم که این بچه چی میگه.ساندویچ منو که خورد تموم کرد،دوباره براش ساندویچ درست کردم وخورد . عکسای این پست رو بعدا میزارم. عکسها اضافه شد البته باکلی تاخیر اینجا اومده بودی تو اتاقت وبه من میگفتی نیا پیشم...
نویسنده :
مامان منصوره
19:50